بسیاری از شرکتها کارکنان را به صورت سالانه و یا ماهانه مورد ارزیابی قرار میدهند. این ارزیابی به نظر بسیاری از کارمندان منصفانه انجام نمیشود.
طبق یک نظر سنجی، 66 درصد از کارکنان از ارزیابی عملکردی که در سازمانهایشان انجام میشد شدیداً احساس ناراضی داشتند. به طور مشخصتر، 65٪ کارکنان معتقد بودند که ارزیابی عملکرد حتی به کارهایشان مربوط نیست.
علیرغم تمام وقت و پولی که صرف این ارزیابی ها میشود چرا کارکنان در مورد نحوه ارزیابی خود بسیار ناراحت هستند؟ سازمانها چه چیزی را در نظر نمیگیرند؟ ما بر این باوریم که یک سرنخ در واقع این است که 71 درصد از کارکنان آمریکایی فکر میکنند که ارزیابیهای آنها در زمینه عدالت مشکلی دارند.
در زمینه ارزیابی عملکرد، زمانی که افراد بر این باورند که نتایج ارزیابیهای آنها منطبق با چگونگی عملکردشان است، احتمالاً اینکه ارزیابی را منصفانه بپندارند بیشتر است. اما در درک افراد از عدالت مسائل بسیار بیشتری وجود دارد. به طور خاص، کارکنان عادلانه بودن فرایندهای ارزیابی را درک میکنند وقتی که احساس کنند مورد احترام قرار گرفتهاند. آنها همچنین این ارزیابیها را عادلانه میدانند زمانی که دقیق و بر اساس اصول اخلاقی انجام میشوند.
هنگامی که کارکنان عدالت در فرآیندهای ارزیابی را درک میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که ارزیابیهای خود را بپذیرند؛ در این صورت آنها اطلاعات موجود در ارزیابی را هضم خواهند کرد و به خود بر اساس این ارزیابی انگیزه میدهند.
سپس، سؤال باقی مانده این است: کارهای خاصی که سازمانها میتوانند برای افزایش درک عدالت در طی فرآیند ارزیابی عملکرد انجام دهند چیست؟ تحقیقات اخیر نشان میدهند که یک عامل مهم در میزان عدالت ارزیابی عملکرد، نکات مرجعی هستند که مدیران برای ارزیابی عملکرد کارکنان خود از آنها استفاده میکنند که عبارتند از:
یک نکته مرجع، عملکرد گذشته کارکنان است. هنگامی که عملکرد کنونی کارکنان با عملکرد گذشته آنها مقایسه میشود، مدیران مسیر پیشرفت کارکنان را ارزیابی میکنند، در نتیجه بازخوردی را در مورد چگونگی پیشرفت کارکنان در طول زمان ارائه میدهند. ما این را ارزیابی مقایسه زمانی مینامیم.
نکته مرجع بعدی عملکرد کارکنان دیگر در همان دورهی زمانی است. هنگامی که عملکرد کارکنان با آنچه دیگران انجام دادهاند مقایسه میشود، مدیران ارزیابی میکنند که چه تعداد کارکنان برتری نسبت به دیگران نشان دادهاند. ما این را ارزیابی مقایسه اجتماعی مینامیم.
یافتههای ما نشان میدهند که کارکنان ارزیابیهای مقایسه زمانی را نسبت به ارزیابی مقایسهی اجتماعی نسبتاً عادلانهتر میدانند. به عنوان مثال، در تحقیقی مشخص شد هنگامی که عملکرد فعلی کارکنان نسبت به عملکرد گذشتهشان مورد بحث قرار گرفت، شرکت کنندگان معتقد بودند که مدیر اطلاعات ارزشمندی را در موردشان به آنها ارائه داده است. بنابراین، آنها معتقد بودند که ارزیابی ها بیشتر متفکرانه و دقیق بوده و با آنها با احترام بیشتری رفتار شده است.
مهمتر از همه این که تفاوتها در عدالت درک شده بین ارزیابیهای زمانی و اجتماعی مستقل از نحوهی عملکرد کارکنان در ارزیابی ها بود:
"حتی زمانی که ارزیابی ها مثبت بودند، کارکنان ارزیابی عملکرد خود در ارزیابی مقایسه زمانی ("شما بهتر از قبل بودید ") را نسبت به ارزیابی مقایسهی اجتماعی (" شما بهتر از دیگران بودید ") عادلانهتر می دانستند."
بعنوان مثال، هواووی، شرکت فناوری عظیم چینی، برای ارزیابی عملکرد کارکنان خود از لحاظ زمانی مشهور است. فلسفه شرکت این است که کارمندان را در طول زمان بهبود بخشد. تمرکز کمتر در مقایسههای اجتماعی و صرف انرژی بیشتر برای پیشرفت در طول زمان، به طور واضح توسط بنیانگذار آن "رن زنگفی" مشخص شده است. او میگوید "من تصمیم نمیگیرم که آیا هر تیم کار خوب انجام داده یا خیر، چرا که همه در حال حرکت به جلو هستند. اگر سریعتر از دیگران عمل میکنید و بیشتر به دست میآورید، شما قهرمان هستید. اما، اگر به آرامی عمل میکنید، من شما را به عنوان ناکارآمدی مشاهده نخواهم کرد. "
مدیران باید به یاد داشته باشند که کارکنان هویت فردی دارند و میخواهند که این هویتها در کار شناخته شوند. با تأکید بر این که چگونه عملکرد آنها در طول زمان تغییر میکند به جای آنکه آن را نسبت به عملکرد افراد دیگر مقایسه کنیم، سازمانها میتوانند آنچه را که کارکنان میخواهند - توسعه فردی - را ارائه دهند و به این ترتیب هدف ارزیابی منصفانهای را که احتمالاً بیشتر مورد پذیرش قرار خواهد گرفت را داشته باشند.